پایان فیلم می تواند تجربه را از بین ببرد یا از هم بکشد. فرقی نمی کند موسیقی متن فیلم چند روز در ذهن شما بماند ، اگر بازیگری شما را به اشک منتقل کند ، یا اینکه شوخی ها باعث شد شما از خندیدن از صندلی بیرون بیایید. اگر پایان کار با بقیه فیلم خوب نباشد ، همه چیز به راحتی خراب می شود.

بسیاری از فیلم ها قربانی پایان های بد شده اند. ایندیانا جونز و Kingdom of Crystal Skull با فینال عجیب و غریب خود مخاطبان را متحیر کردند. جنگ جهانی ها به دلایلی بیگانه شد و بیگانگان بیمار شدند. و مطمئناً در انتهای تایتانیک جایی بود که دو نفر بتوانند روی آن درب شناور شوند.

وقتی وحشت به میان می آید ، یک پایان رضایت بخش می تواند به ویژه چالش برانگیز باشد. بخاطر یک پرش ترسناک ، فینال مزخرف ، یا حتی تلاش های متوسط ​​در بازاریابی ویروسی ، این همه وحشت همه مخاطبان چپ را ناامید می کند.

نزول (منتهی به ایالات متحده)
صحنه از The Descent

The Descent یک فیلم ترسناک عالی در مورد گروهی از دوستان است که در طی یک سفر غارنوردی گم می شوند. در حالی که فرضیه نسبتاً ساده است ، فیلم به دلیل برخورد کلیستروبی و ناامیدکننده ، که با پویایی و تبادل شخصیت متفکرانه درآمیخته است ، از هم متمایز است. علاوه بر این ، با ادامه این فیلم ، وقتی آشکار می شود که خزندگان غار خونخوار در حال شکار این گروه هستند ، به تجربه ای معلق و پرتحرک تبدیل می شود.

در حالی که شخصیت ها ، داستان ، فضای خزنده و حتی نورپردازی همه به طرز ماهرانه ای اجرا شده اند ، فیلم از نتیجه کمتر ستاره ای - حداقل در نسخه آمریکایی رنج می برد. می بینید ، The Descent دو انتهای جداگانه دارد که مخاطبان در ایالات متحده آمریکا پایان کاملی متفاوت را تجربه می کنند. در ایالات متحده ، وقتی خزنده های غار نزدیک شخصیت اصلی سارا در نزدیکی شخصیت اصلی قرار دارند ، او صحنه دختر تولد خود را با دختر مرحومش پیش بینی می کند. اما پس از آن ، این فیلم به سیاهی بریده می شود و به مرگ سارا اشاره می کند. در حالی که این پایان کاملاً قابل قبول است ، پایان ایالات متحده چنین نیست.

در برش آمریکایی ، سارا به نظر می رسد از غار فرار می کند و رانندگی می کند. و به جای پایان دادن به آنجا ، فیلم با یک ترسناک پرش از بین می رود که یکی از ن متوفی را درگیر می کند ، سرما را متوقف می کند و تنش و جهانی سازی را که در طول فیلم ساخته شده کاملاً شکست. با توجه به اتفاقات قبلی در The Descent ، یک ترس و وحشت ناگهانی کاملاً نا مناسب است ، بنابراین گیج کننده است که اصلاً چرا این نسخه وجود دارد.

اتفاق می افتد
صحنه از The Happening

کارگردانی M. Night Shyamalan ، The Happening هیجان انگیز درباره گروهی از بازماندگان است که سعی در ساختن آن از طریق یک فاجعه آخرامانی دارند. با این حال ، مانند بسیاری از فیلم های Shyamalan ، از پیچ و تاب عجیب رنج می برد که مخاطبان را هم گیج و ناامید کرد.

در پارک مرکزی ، مردم شروع به خودکشی گسترده می کنند و باعث وحشت در مورد حمله بیولوژیکی می شوند. با گسترش خودکشی های گسترده در ایالات متحده ، الیوت مور ، یک معلم علوم دبیرستان ، به همراه همسر و بهترین دوست خود سفر می کند. سرانجام ، آنها فهمیدند که خودکشی های جمعی ناشی از انتشار گیاهان ماده شیمیایی موجود در هوا است که انسان را هدف قرار می دهد. اما سرانجام ، تأثیر گیاهان بدون کشتن همه می گذرد. در پایان فیلم مشخص می شود که این گیاهان فقط در شمال شرقی ایالات متحده تأثیر گذاشته و مجموعه دیگری از خودکشی ها در پاریس آغاز شده است.

آنچه باعث می شود The Happening کمتر از ستاره شود چرخش عجیب و غریب است که فیلم پس از آن گرفته می شود فاش می شود که گیاهان مردم را می کشند. همانطور که معلوم است ، گیاهان به طور تصادفی تصمیم می گیرند شخصیت اصلی را نکشند. دلیل خاصی وجود ندارد که او را نجات دهد و داستان را فاقد معنی واقعی یا پیامد کند.

مرا به جهنم بکش
صحنه از Drag Me to Hell

Drag Me به جهنم سام رئیمی ، ما را با کریستین براون آشنا می کند ، که به دنبال دستیار مدیر در بانکی است که در آنجا به عنوان افسر وام کار می کند. او از اعطای تمدید به پیرزن امتناع می ورزد ، که سپس به او حمله می کند و او را لعن می کند که توسط یک دیو شکار شود. فقط در سه روز ، همانطور که عنوان فیلم می گوید ، دیو او را به جهنم می کشاند. به کریستین گفته می شود که یا می تواند نفرین را تحمل کند و یا آن را به شخص دیگری منتقل کند. سرانجام ، پس از فهمیدن زنی که او را نفرین کرده ، درگذشت ، کریستین تصمیم می گیرد لعنت را به شخص دیگری منتقل نکند. سرانجام ، او می آموزد که می تواند نفرین دیو را بر روی یک مرده منتقل کند ، و تصمیم می گیرد آن را به زنی که در ابتدا او را نفرین کرده ، برگرداند.

در پایان ، همه چیز دقیقاً طبق برنامه پیش نمی رود ، زیرا کریستین بطور تصادفی نفرین را به جای پیرزن ، بر همکار خود می گذارد. این باید کریستین را از انتقال به جهنم معاف کند ، اما به دلایلی ، فیلم از منطق مستقر خود منحرف می شود. علی رغم اینکه ظاهراً خود را از لعنت رها کرده است ، کریستین سریعاً در انتهای فیلم به جهنم کشیده می شود و هیچ توضیحی واقعی در این مورد داده نشده است. این چرخش گیج کننده حوادث ، قواعدی را در ابتدای فیلم بالا می برد و باعث می شود آنچه در غیر این صورت یک فیلم ترسناک سرگرم کننده است ، مثل زمان اتلاف اعتبار ، باعث اتلاف زمان غم انگیز وقت شود.

شیطان درون
صحنه ای از The Devil Inside

بعد از ایزابپایان فیلم می تواند تجربه را از بین ببرد یا از هم بکشد. فرقی نمی کند موسیقی متن فیلم چند روز در ذهن شما بماند ، اگر بازیگری شما را به اشک منتقل کند ، یا اینکه شوخی ها باعث شد شما از خندیدن از صندلی بیرون بیایید. اگر پایان کار با بقیه فیلم خوب نباشد ، همه چیز به راحتی خراب می شود. بسیاری از فیلم ها قربانی پایان های بد شده اند. ایندیانا جونز و Kingdom of Crystal Skull با فینال عجیب و غریب خود مخاطبان را متحیر کردند. جنگ جهانی ها به دلایلی بیگانه شد و بیگانگان بیمار شدند. و مطمئناً در انتهای تایتانیک جایی بود که دو نفر بتوانند روی آن درب شناور شوند. وقتی وحشت به میان می آید ، یک پایان رضایت بخش می تواند به ویژه چالش برانگیز باشد. بخاطر یک پرش ترسناک ، فینال مزخرف ، یا حتی تلاش های متوسط ​​در بازاریابی ویروسی ، این همه وحشت همه مخاطبان چپ را ناامید می کند. نزول (منتهی به ایالات متحده) صحنه از The Descent The Descent یک فیلم ترسناک عالی در مورد گروهی از دوستان است که در طی یک سفر غارنوردی گم می شوند. در حالی که فرضیه نسبتاً ساده است ، فیلم به دلیل برخورد کلیستروبی و ناامیدکننده ، که با پویایی و تبادل شخصیت متفکرانه درآمیخته است ، از هم متمایز است. علاوه بر این ، با ادامه این فیلم ، وقتی آشکار می شود که خزندگان غار خونخوار در حال شکار این گروه هستند ، به تجربه ای معلق و پرتحرک تبدیل می شود. در حالی که شخصیت ها ، داستان ، فضای خزنده و حتی نورپردازی همه به طرز ماهرانه ای اجرا شده اند ، فیلم از نتیجه کمتر ستاره ای - حداقل در نسخه آمریکایی رنج می برد. می بینید ، The Descent دو انتهای جداگانه دارد که مخاطبان در ایالات متحده آمریکا پایان کاملی متفاوت را تجربه می کنند. در ایالات متحده ، وقتی خزنده های غار نزدیک شخصیت اصلی سارا در نزدیکی شخصیت اصلی قرار دارند ، او صحنه دختر تولد خود را با دختر مرحومش پیش بینی می کند. اما پس از آن ، این فیلم به سیاهی بریده می شود و به مرگ سارا اشاره می کند. در حالی که این پایان کاملاً قابل قبول است ، پایان ایالات متحده چنین نیست. در برش آمریکایی ، سارا به نظر می رسد از غار فرار می کند و رانندگی می کند. و به جای پایان دادن به آنجا ، فیلم با یک ترسناک پرش از بین می رود که یکی از ن متوفی را درگیر می کند ، سرما را متوقف می کند و تنش و جهانی سازی را که در طول فیلم ساخته شده کاملاً شکست. با توجه به اتفاقات قبلی در The Descent ، یک ترس و وحشت ناگهانی کاملاً نا مناسب است ، بنابراین گیج کننده است که اصلاً چرا این نسخه وجود دارد. اتفاق می افتد صحنه از The Happening کارگردانی M. Night Shyamalan ، The Happening هیجان انگیز درباره گروهی از بازماندگان است که سعی در ساختن آن از طریق یک فاجعه آخرامانی دارند. با این حال ، مانند بسیاری از فیلم های Shyamalan ، از پیچ و تاب عجیب رنج می برد که مخاطبان را هم گیج و ناامید کرد. در پارک مرکزی ، مردم شروع به خودکشی گسترده می کنند و باعث وحشت در مورد حمله بیولوژیکی می شوند. با گسترش خودکشی های گسترده در ایالات متحده ، الیوت مور ، یک معلم علوم دبیرستان ، به همراه همسر و بهترین دوست خود سفر می کند. سرانجام ، آنها فهمیدند که خودکشی های جمعی ناشی از انتشار گیاهان ماده شیمیایی موجود در هوا است که انسان را هدف قرار می دهد. اما سرانجام ، تأثیر گیاهان بدون کشتن همه می گذرد. در پایان فیلم مشخص می شود که این گیاهان فقط در شمال شرقی ایالات متحده تأثیر گذاشته و مجموعه دیگری از خودکشی ها در پاریس آغاز شده است. آنچه باعث می شود The Happening کمتر از ستاره شود چرخش عجیب و غریب است که فیلم پس از آن گرفته می شود فاش می شود که گیاهان مردم را می کشند. همانطور که معلوم است ، گیاهان به طور تصادفی تصمیم می گیرند شخصیت اصلی را نکشند. دلیل خاصی وجود ندارد که او را نجات دهد و داستان را فاقد معنی واقعی یا پیامد کند. مرا به جهنم بکش صحنه از Drag Me to Hell Drag Me به جهنم سام رئیمی ، ما را با کریستین براون آشنا می کند ، که به دنبال دستیار مدیر در بانکی است که در آنجا به عنوان افسر وام کار می کند. او از اعطای تمدید به پیرزن امتناع می ورزد ، که سپس به او حمله می کند و او را لعن می کند که توسط یک دیو شکار شود. فقط در سه روز ، همانطور که عنوان فیلم می گوید ، دیو او را به جهنم می کشاند. به کریستین گفته می شود که یا می تواند نفرین را تحمل کند و یا آن را به شخص دیگری منتقل کند. سرانجام ، پس از فهمیدن زنی که او را نفرین کرده ، درگذشت ، کریستین تصمیم می گیرد لعنت را به شخص دیگری منتقل نکند. سرانجام ، او می آموزد که می تواند نفرین دیو را بر روی یک مرده منتقل کند ، و تصمیم می گیرد آن را به زنی که در ابتدا او را نفرین کرده ، برگرداند. در پایان ، همه چیز دقیقاً طبق برنامه پیش نمی رود ، زیرا کریستین بطور تصادفی نفرین را به جای پیرزن ، بر همکار خود می گذارد. این باید کریستین را از انتقال به جهنم معاف کند ، اما به دلایلی ، فیلم از منطق مستقر خود منحرف می شود. علی رغم اینکه ظاهراً خود را از لعنت رها کرده است ، کریستین سریعاً در انتهای فیلم به جهنم کشیده می شود و هیچ توضیحی واقعی در این مورد داده نشده است. این چرخش گیج کننده حوادث ، قواعدی را در ابتدای فیلم بالا می برد و باعث می شود آنچه در غیر این صورت یک فیلم ترسناک سرگرم کننده است ، مثل زمان اتلاف اعتبار ، باعث اتلاف زمان غم انگیز وقت شود. شیطان درون صحنه ای از The Devil Inside بعد از ایزاب.مادر للا راسی در طی اجساد دو کاهن و راهبه را کشت ، پدرش روزها بعد درگذشت. از زمان حادثه ، ایزابلا می خواست در مورد اعدام بیاموزد. برای درک کامل این آیین مذهبی ، وی برای فیلمبرداری از مستندی که از یک مکتب اعدام طلبی بازدید می کند و به همراه دو کشیش در هنگام انجام یک سری از اعدام های غیرمجاز ، به رم سفر می کند. با این حال ، وقتی شیاطین شروع به هدف قرار دادن ایزابلا و کاهنان می کنند ، اوضاع جلب می شود. Devil Inside فقط با یک میلیون دلار بودجه کفاش ایجاد شد و در نتیجه قطعاً احساس بی کیفیت شدن می کند. این فیلم در یک فیلم یافت شده ، به سبک مسخره ارائه شده است که قصد دارد اعدام واقعی را نشان دهد. با این وجود ، همه چیز در مورد اموال شیطانی جعلی به نظر می رسد ، صرفاً برای یک صحنه که دارای یک حرفه ای حرفه ای است. گرچه فیلم بی نقص نیست ، اما اشتباهات آن ممکن است مورد غفلت واقع شود اگر نه برای پایان وحشتناک. وقتی داستان متوقف می شود ، تصادف اتومبیل رخ می دهد ، و پس از آن همه چیز فقط سیاه می شود. سپس یک کارت روی صفحه چشمک می زند که بینندگان را به بازدید از وب سایت کمک می کند تا به تحقیقات در مورد این پرونده ادامه دهند. در پایان ، این فیلم نه مسائل را به طور مرتب پیوند می دهد و نه شما را با سؤالاتی جذاب به تفکر می اندازد. درعوض ، این امر باعث می شود بیننده داستان را به صورت آنلاین ادامه دهد و این کار را به عنوان اثری از غیرداستانی مطرح کند. این رویکرد بازاریابی در بین مخاطبان خوب پیش نرفت. در نتیجه ، The Devil Inside به دلیل پایان . منحصر به فرد وحشتناک ، در محافل ترسناک بدنام شد. خانه باز صحنه از خانه باز در حالی که خانه باز به عنوان یک فیلم فرعی در سراسر جهان در نظر گرفته می شود ، پایان هنوز هم ناامیدکننده ترین بخش است. این فیلم در پی درگذشت همسر پیشکسوت نعیمی اتفاق می افتد و او را تنها می گذارد تا پسرش Logan را تأمین کند. خواهر نائومی در یک اتفاق خوشبختانه از وقایع ، اجازه می دهد تا آنها را در خانه کوه خود زندگی کنند تا آنکه بفروشد. با ورود لوگان و نائومی ، اوضاع به سرعت در حال جابجایی با اشیاء در اطراف خانه می شوند ، مخزن آب در زیرزمین به طور مداوم خاموش می شود ، و برآمدگی های عجیب و غریب در شب پس از خریداران احتمالی از اموال خارج می شوند. سرانجام مشخص می شود که شخص ثالثی در داخل خانه است و آنها قصد دارند خانه ساکنان موقت آن را رهایی دهند. با پایان فیلم لوگان آخرین مردی است که ایستاده اما سرانجام غرق در ضرب و شتم خانه باز است. شلیک آخر نشان می دهد که شخص ضرب و شتم سپس به خانه باز دیگری منتقل می شود ، احتمالاً برای ادامه شلاق قتل خود. آنچه پایان دادن به کاخ باز به ویژه تحریک کننده است عدم پاسخ های ارائه شده است. در طول فیلم ، نکاتی وجود دارد که هویت احتمالی قاتل را اذیت می کند ، اما هیچکدام از اینها به جایی نمی رسند. در حالی که بدترین وضعیت را از نظر ناامیدکننده ناامیدکننده نیست ، نتیجه گیری Open House به ساخت اصلی این Netflix کمک می کند تا فراموش شود و در نهایت فاقد بازدید دوم باشد. شیطانی صحنه از شوم در فیلم شوم ، از آینده دکتر استریت اسکات درریکسون ، الیسون اسوالت به همراه همسر و دو فرزندش به خانه جدیدی منتقل می شود. برای همسرش ناشناخته است ، خانه جدید آنها زمانی صحنه جنایتی بود که خانواده ای در حیاط خلوت وحشیانه به قتل رسیدند. الیسون که نویسنده جرم واقعی است ، تحقیق درباره این پرونده را به عنوان الهام بخش کتاب آینده خود آغاز می کند. همانطور که الیسون عمیق تر و عمیق تر می کند ، می آموزد که چیزی بدتر از آن وجود دارد ، و این جنایت با موجودی فراطبیعی مرتبط است. الیسون با وقوع حوادث ناگوار پیرامون قتل ها ، خانواده خود را به خانه قبلی خود منتقل می کند. به نظر می رسد به روشنی ، تصمیم می گیرد که پرونده را پشت سر خود قرار دهد و با زندگی خود حرکت کند. اما پس از آنکه معاون به طور ناگهانی او را صدا کرد تا بگوید ناآگاهانه خانواده خود را در معرض خطر قرار داده است ، الیسون توسط دختر صاحبش که پس از آن توسط شیطان بوگیول گرفته می شود کشته می شود. این پایان پنیر و ناپسند نه تنها ، بلکه به نظر می رسد که با توجه به اینکه الیسون خود را از اوضاع دور کرده است ، از جایی بیرون نیامده است. هیچ نتیجه گیری دقیقی از این نتیجه گیری وجود ندارد ، و به نظر می رسد فیلمسازان وقت لازم برای پایان دادن به یک نتیجه را ندارند ، بنابراین آنها با صرفه جویی ترین چیزهایی که فکر می کردند برای صرفه جویی در وقت هستند ، رفتند. شلیک نهایی حتی توهین آمیز تر از قدم زدن سریع است - مانند بسیاری دیگر از تلنگرهای وحشتناک ارزان قیمت ، پایان برج شامل ترس از بغول برای تلاش و برانگیختن یک هیجان در آخرین لحظه است. بی دوست صحنه از دوستانه دوست پس از بلیر ، نوجوانی که با دوستانش در چت تصویری درگیر است ، دنبال می کند. دیری نگذشته است که آنها متوجه غریبه ای شوند که با "billie227" وارد چت آنها می شوند. این گروه با سردرگمی ، سعی در کشف هویت شخص ناشناس دارد. در پاسخ ، billie227 تهدید می کند که اطلاعات خصوصی درباره هر یک از آنها را افشا می کند. سرانجام ، Blaire کشف می کند که غریبه در واقع شبح لورا بارنز ، دانش آموز دبیرستانی است که پس از یک فیلم ویروسی شرم آور از طریق اینترنت بارگذاری شد ، خودکشی کرد. اکثریت می دانند که Blaire با سایر بازیگران پیام پیام فوری و چت تصویری در تعامل است زیرا هر کدام از آنها برای کشتن خود رانده می شوند ،.

موجودات خطرناک این فیلم نشان می دهد که صلح ناپایدار بین روستا و ساکنان سرقت شده در جنگل به زودی به پایان می رسد که گروهی از جوانان باید به سمت درختان بگردند. علیرغم سنبله های بیرون زده ، پنجه های بلند و ناله های ناخوشایند غیر انسانی که این موجودات ایجاد می کنند ، بعداً فاش می شود که این موجودات واقعاً فقط افرادی هستند که سعی در ترساندن ساکنان جوان برای خروج هرگز از روستا ندارند. اگرچه ممکن است این پیچش آخر به نظر برسد ، پیچ خوردگی واقعی بلعیدن آن سخت تر است.

پس از اینکه یک دختر نابینا موفق به تهیه آن از طریق جنگل شد ، با مردی روبرو می شود که می تواند به او کمک کند تا داروهای مورد نیاز برای کمک به روستا را پیدا کند. غافل از او ، او در واقع یک راننده پارک است که هنگام رانندگی اتومبیل خود را متوجه آن کرد. اینجاست که مشخص می شود که این روستا در واقع در دوران مدرن وجود دارد. این کودکان صرفاً به این دلیل که بزرگسالان می خواستند از مشکلات جهان دور شوند ، از همه اشکال زندگی مدرن محروم شده اند. با تعجب ، مطمئنا ، اما جلب رضایت زیادی از چنین مهجورسالی در سمت چپ دشوار است.

حلقه
صحنه از حلقه ها

اقتباس از فیلم ترسناک ژاپنی رینگینگ ، فیلم سینمایی "حلقه" در سال 2002 موفقیت عادلانه ای را در بین فیلمبرداران آمریکایی نشان داد. سامارا فراموش نشدنی و نوار VHS نفرین شده وی مطمئناً در بین مخاطبان تأثیر گذاشته و حتی در سال 2005 به دنباله ای نیز منجر شد ، اگرچه در مقایسه با سلف خود عملکرد ضعیفی داشت. بعد از حلقه دو ، این سریال به ظاهر ناپدید شد و هیچ برنامه ای برای فیلم دیگری نداشت. با این حال ، در سال 2017 ، Rings منتشر شد و سامرا را دوباره به مرحله میانی بازگرداند.

Rings مشابه The Ring ، دختری را دنبال می کند که در معرض یک فیلم نفرین شده قرار می گیرد که منجر به مرگ او می شود ، مگر اینکه راه حل سریع پیدا کند. در حالی که کلیت فیلم با انتخاب های سینمایی و روایی مشکوک پر شده است ، پایان آن کاملاً نگران کننده است.

با پایان حلقه ها ، جولیا که در تلاش برای شکست سامرا در سراسر است ، پس از افشای روح شیطانی به نظر می رسد که در حال روشن شدن است. با این حال ، در سبک ترسناک معمولی ، همه چیز آنطور که به نظر می رسد نیست. جولیا شروع به رنج از وقایع عجیب و غریب می کند ، پوست خود را هنگامی که موهای سر را سرفه می کند ، رها می کند ، در نهایت اوج گرفتن سامرا با ارسال یک نسخه دیجیتالی از فیلم نفرین شده برای همه در لیست تماس جولیا. در پایان ، ویدیوی نفرین شده ، علی رغم اینکه مانند اسپم است که اکثر مردم آن را نادیده می گیرند ، ویروسی می شود. در عرض چند دقیقه ، هر پیشرفتی که توسط جولیا حاصل شد ، پرده برداری می شود و این ویدئو در سایر نقاط جهان پخش می شود.

توصیه شده
بعدی
فیلم های ترسناک ترسناک که در واقع هیچ کس نمی میرد
توسط ضیا گریس

نکته جالب در ژانر وحشت وسعت سبک هایی است که می تواند شامل آن شود. همه از چیزی می ترسند و ضربه زدن به آن ترس های تاریک می تواند منجر به فیلم های شگفت آور ترسناک شود.

در حالی که فیلم های ترسناک غالباً با تعداد قابل توجهی از بدن همراه هستند ، چیزی بیشتر از یک لیست قتل های خوب موجود در ژانر بزرگ تر از وحشت وجود دارد. چیزهای زیادی وجود دارد که شب بهم می خورد ترسناک تر از قتل است. از نمایش های شیطانی که باعث آزار و اذیت آسیب های خانوادگی می شوند تا دانش تهاجمی کسی که شما را تماشا می کند و اسرار درونی شما را می شناسند ، اینجا فیلم های ترسناک وحشتناک هستند که در واقع هیچ کس روی صفحه نمی می رود. (تباه کننده!)

Poltergeist (1982)

"آنها اینجا هستند!" دختر کرول آن را در یکی از وحشتناک ترین فیلم های داستان ارواح در همه زمان ها اعلام کرد - Poltergeist. به کارگردانی Tobe Hooper (گرچه بحث طولانی مدت در مورد اینکه چه کسی فیلم را واقعاً کارگردانی کرده است) وجود دارد و توسط استیون اسپیلبرگ تهیه شده است ، Poltergeist پارادید ، مرجع و حتی اصلاح شده است ، اما هیچ چیز نمی تواند از تصورات واقعاً ترسناک و وحشت تهاجمی جلوگیری کند. فیلم این فیلم از یک خانواده طبقه متوسط ​​که خانه ی آن بر روی یک قبرستان بومی آمریکا ساخته شده است ، دنبال می شود. همانطور که ممکن است انتظار داشته باشید ، اسباب بازی های متنوع دنبال می شوند.

اگرچه یک آدم ربایی مختصر به قلمرو روح و یک شنا واقعاً ناراحت کننده در شب وجود دارد ، اما هیچ کس در واقع در Poltergeist نمی میرد. خانواده فرلینگ در نهایت قادر به فرار با زندگی دست نخورده هستند ، اگرچه هم خانه خود و هم پناهگاه ایمنی را که خانه آنها نمایندگی می کند از دست می دهند. برخی می گویند که این حتی ترسناک تر از آن عروسک دلقک واقعاً وحشتناک است.

1408 (2007)

براساس یکی از داستانهای کوتاه استفان کینگ ، 1408 قلاب ساده ای دارد که دشوار است آن را بکشد: مایک انسلین شکاک (جان اک) پس از مرگ دختر جوان خود یک اتاق هتل خالی از سکنه را اجاره کرد تا ثابت کند که ارواح وجود ندارند. از آنجا که این یک فیلم ترسناک است و نه یک مستند ، تقریباً می توانید حدس بزنید که چگونه برای مایک پیش می رود. با این وجود ، توضیحات نقشه بر وحشت سورئالیست خسته کننده ذهن که 1408 ویترین است ، تأکید می کند. وحشت در این فیلم ناشی از ترس مایک از ارواح نیست بلکه از تجربیات وی در یک واقعیت پیچیده است که در آن نمی تواند به حواس خود یا حتی خود اعتماد کند.

در حقیقت ، با وجود تأکید فیلم بر دختر مرده مایک و تشویق مداوم اتاق برای مایک برای کشتن خود ، مایک از طریق اعتبارات نهایی زندگی می کند. حداقل در اکران تئاتر. پایان متناوب استفاده نشده نشان می دهد که مایک در حال قتل سلام است

خود را برای از بین بردن اتاق. یک فینال سخت برای یک فیلم درباره پدری که در تلاش برای غلبه بر اندوه خود است.

دیگران (2001)

بخشی از دلیل این که مرگ چنین روشی آسان برای برانگیختن ترس در مخاطب است ، رمز و راز آن همه است. ترس وجودی در معرض وجودی که کاملاً از آن ناآگاه هستید ، یک چشم انداز ترسناک است. دیگران یک فیلم ترسناک به نظر می رسد درباره یک خانه خالی از سکنه است ، اما وحشت واقعی فیلم درگیر شدن در نیروهایی است که نمی توانید درک کنید و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دهید. در واقع ، "طرف دیگر" به همان اندازه غیرممکن است که بتواند پیچش دیگران را ببیند.

همانطور که معلوم است ، در این فیلم ، خانواده سه نفری که از ترس ارواح در یک خانه زندگی می کنند خودشان ارواح هستند. در واقع ، آنچه آنها معتقدند ارواح هستند ، در حقیقت صاحبان جدید خانه بودند که تلاش می کردند درک کنند که در مورد خانه خالی از سکنه خود چه کنند. این پیچ و تاب است که کنوانسیون های فیلم ترسناک را روی سرشان می چرخاند و نشان می دهد که یک داستان ارواح حتی برای شبح چه وحشتناک است. (و اگر به فیلم نگاه کنید ، متوجه می شوید ، از بازی توپ روی پله ها تا نقاشی)

ساکنان ارواح واقعاً تمام کارهای کلیشه ای را که ارواح معمولاً در خانه های خالی از سکنه انجام می دهند انجام می دادند.) بعلاوه ، از آنجا که خانواده اصلی در حقیقت شبح بودند ، در حقیقت هیچ کس در خود فیلم نمی میرد.

Flatliners (1990)

Flatliners یکی از بزرگترین مفاهیم در تاریخ فیلم ترسناک را دارد: گروهی از دانشجویان پزشکی سعی می کنند قبل از اینکه شوکه شوند دوباره به زندگی ، زندگی آخرت را با مرگ (یا "صاف کردن") کشف کنند. در بررسی چگونگی تأثیر یک تجربه نزدیک به مرگ بر شخصیت شخص وحشت عمیق وحشت روانی وجود دارد و Flatliners موفق به دریافت مقدار کاملاً مسافت پیموده شده از تصورات مختلف یک تجربه نزدیک به مرگ است. بعداً ، وقتی شخصیت ها شروع به تجربه توهم می کنند ، فیلم واقعاً ترسناک می شود. این ایده که شما هرگز نمی توانید از مرگ فرار کنید ، یک ایده قوی است. هنوز هم ، با وجود چند اشتباه نزدیک ، هیچ کس در Flatliners نمی میرد. همه شخصیت های اصلی در نهایت با تجربه صریح و روشن زندگی می کنند.

بابادوک (2014)

با وحشت ، یک طراحی شخصیت بزرگ می تواند مسیری طولانی را به سمت ایجاد وحشت در مخاطب طی کند. هیولا مشهور در بابادوک با نگاه کردن به یک صلیب بین عروسک سایه ای و سوسک ، به طور قطع این لایحه را تنظیم می کند. این طرح بدیهی است که مبتنی بر فیلم های گوتیک اوایل قرن بیستم است. این فیلم خود را قادر می سازد تأثیرات آشکار خود را با اجراهای قدرتمند و یک فیلم نامه محکم که باعث می شود تماشاگران با ترس و وحشت از بین بروند ، پخش کنند.

بابادوک ، مانند همه بهترین فیلم های ترسناک ، به هیولای مرکزی اجازه می دهد تا برای هر تعداد از تجربه های وحشتناک زندگی واقعی ، تجربیات تروما ، تنهایی و بیماری روانی ، نمادین شود. وزن نمادین فیلم ، فیلم را به زیرنویس مودلین نمی کشاند. شما می توانید از آن لذت ببرید به عنوان یک فیلم ساده درباره یک مادر مجرد که سعی در حفظ فرزند خود و زندگی در کنار هم دارد. علی رغم درگیری هایش ، هیچ کس در واقع در بابادوک نمی میرد ، اگرچه بینندگان از تماشای جان باختن حیوانات خانگی خسته می شوند.

The Watcher in the Woods (1980)

اجازه ندهید که لوگوی دیزنی روی این یکی شما را فریب دهد. The Watcher in the Woods فیلمی فوق العاده ترسناک است. به دنبال دو دختر جوان در حین انتقال به یک شهر روستایی در نیو انگلستان ، این فیلم در استخرهای افسانه ای و داستان پردازی به معامله می پردازد. منطقی است که Watcher in the Woods از افسانه ها الهام گرفته شود (رابطه فیلم با دیزنی با وجود این). آنها ترسهای اساسی در کودکی را لمس می کنند. هیچ چیز ما را مانند چیزهایی که ما را به عنوان بچه ها می ترسانند ، نمی ترساند ، و کدام کودک از چیزی که در جنگل یده نمی شود ، نمی ترسد بچه های متمرد؟

در تمام طول فیلم وحشت وحشتناکی وجود دارد ، اما شخصیت های فیلم The Watcher in the Woods ناخوشایند فرار می کنند ، حتی دختری که ناپدید شدن خارج از صفحه باعث طرح فیلم می شود بی ضرر است. خود اوج در حقیقت حول قدرت دوستی و اهمیت همدلی می چرخد.

روز احمق آوریل (1986)

آوریل احمق ممکن است تنها فیلم شایع تر در این لیست باشد ، زیرا ژانر فرعی با تمرکز بر گروهی از قربانیان به ترتیب متوالی کشته می شود ، داشتن مثال هایی را که در واقع هیچ کس نمی میرد ، دشوار می کند. این فیلم به دنبال گروهی از دوستانی است که برای جشن گرفتن روز احمق آوریل به یک سفر آخر هفته پر از شوخی و شوخی های عملی می روند (گرچه ممکن است این خیالی ترین مفهوم در خود فیلم باشد).

از آنجا ، نقشه با دوقلوهای شیطانی ، مرگ های تکان دهنده و جک جعبه ای عجیب متحرک در یک فانتاسماگوری از خون و خون در می چرخد. با وجود اجساد و خون ، در واقع هیچ کس در فیلم نمی میرد. همانطور که معلوم است ، هر شخصیتی که "کشته شده" بود ، در واقع با شوخی روبرو بود و به مهارت در ساختن یک تفرجگاه تخصصی ترسناک کمک می کرد. حتی یک فینال جعلی به چیزی غیر از شوخی عملی تبدیل نمی شود و این فیلم خونین ترین فیلم عاری از تلفات است که می توانیم به آن فکر کنیم.

عکس یک ساعته (2002)

رابین ویلیامز را به خاطر کارهای کمدی خود به بهترین وجه به یاد می آوریم ، اما کاملاً به عنوان سیمور پریش کاملاً دلگیر است - یک فرد هوادار

خود را برای از بین بردن اتاق. یک فینال سخت برای یک فیلم درباره پدری که در تلاش برای غلبه بر اندوه خود است.

دیگران (2001)

بخشی از دلیل این که مرگ چنین روشی آسان برای برانگیختن ترس در مخاطب است ، رمز و راز آن همه است. ترس وجودی در معرض وجودی که کاملاً از آن ناآگاه هستید ، یک چشم انداز ترسناک است. دیگران یک فیلم ترسناک به نظر می رسد درباره یک خانه خالی از سکنه است ، اما وحشت واقعی فیلم درگیر شدن در نیروهایی است که نمی توانید درک کنید و آنها را مورد ضرب و شتم قرار دهید. در واقع ، "طرف دیگر" به همان اندازه غیرممکن است که بتواند پیچش دیگران را ببیند.

همانطور که معلوم است ، در این فیلم ، خانواده سه نفری که از ترس ارواح در یک خانه زندگی می کنند خودشان ارواح هستند. در واقع ، آنچه آنها معتقدند ارواح هستند ، در حقیقت صاحبان جدید خانه بودند که تلاش می کردند درک کنند که در مورد خانه خالی از سکنه خود چه کنند. این پیچ و تاب است که کنوانسیون های فیلم ترسناک را روی سرشان می چرخاند و نشان می دهد که یک داستان ارواح حتی برای شبح چه وحشتناک است. (و اگر به فیلم نگاه کنید ، متوجه می شوید ، از بازی توپ روی پله ها تا نقاشی)

ساکنان ارواح واقعاً تمام کارهای کلیشه ای را که ارواح معمولاً در خانه های خالی از سکنه انجام می دهند انجام می دادند.) بعلاوه ، از آنجا که خانواده اصلی در حقیقت شبح بودند ، در حقیقت هیچ کس در خود فیلم نمی میرد.

Flatliners (1990)

Flatliners یکی از بزرگترین مفاهیم در تاریخ فیلم ترسناک را دارد: گروهی از دانشجویان پزشکی سعی می کنند قبل از اینکه شوکه شوند دوباره به زندگی ، زندگی آخرت را با مرگ (یا "صاف کردن") کشف کنند. در بررسی چگونگی تأثیر یک تجربه نزدیک به مرگ بر شخصیت شخص وحشت عمیق وحشت روانی وجود دارد و Flatliners موفق به دریافت مقدار کاملاً مسافت پیموده شده از تصورات مختلف یک تجربه نزدیک به مرگ است. بعداً ، وقتی شخصیت ها شروع به تجربه توهم می کنند ، فیلم واقعاً ترسناک می شود. این ایده که شما هرگز نمی توانید از مرگ فرار کنید ، یک ایده قوی است. هنوز هم ، با وجود چند اشتباه نزدیک ، هیچ کس در Flatliners نمی میرد. همه شخصیت های اصلی در نهایت با تجربه صریح و روشن زندگی می کنند.

بابادوک (2014)

با وحشت ، یک طراحی شخصیت بزرگ می تواند مسیری طولانی را به سمت ایجاد وحشت در مخاطب طی کند. هیولا مشهور در بابادوک با نگاه کردن به یک صلیب بین عروسک سایه ای و سوسک ، به طور قطع این لایحه را تنظیم می کند. این طرح بدیهی است که مبتنی بر فیلم های گوتیک اوایل قرن بیستم است. این فیلم خود را قادر می سازد تأثیرات آشکار خود را با اجراهای قدرتمند و یک فیلم نامه محکم که باعث می شود تماشاگران با ترس و وحشت از بین بروند ، پخش کنند.

بابادوک ، مانند همه بهترین فیلم های ترسناک ، به هیولای مرکزی اجازه می دهد تا برای هر تعداد از تجربه های وحشتناک زندگی واقعی ، تجربیات تروما ، تنهایی و بیماری روانی ، نمادین شود. وزن نمادین فیلم ، فیلم را به زیرنویس مودلین نمی کشاند. شما می توانید از آن لذت ببرید به عنوان یک فیلم ساده درباره یک مادر مجرد که سعی در حفظ فرزند خود و زندگی در کنار هم دارد. علی رغم درگیری هایش ، هیچ کس در واقع در بابادوک نمی میرد ، اگرچه بینندگان از تماشای جان باختن حیوانات خانگی خسته می شوند.

The Watcher in the Woods (1980)

اجازه ندهید که لوگوی دیزنی روی این یکی شما را فریب دهد. The Watcher in the Woods فیلمی فوق العاده ترسناک است. به دنبال دو دختر جوان در حین انتقال به یک شهر روستایی در نیو انگلستان ، این فیلم در استخرهای افسانه ای و داستان پردازی به معامله می پردازد. منطقی است که Watcher in the Woods از افسانه ها الهام گرفته شود (رابطه فیلم با دیزنی با وجود این). آنها ترسهای اساسی در کودکی را لمس می کنند. هیچ چیز ما را مانند چیزهایی که ما را به عنوان بچه ها می ترسانند ، نمی ترساند ، و کدام کودک از چیزی که در جنگل یده نمی شود ، نمی ترسد بچه های متمرد؟

در تمام طول فیلم وحشت وحشتناکی وجود دارد ، اما شخصیت های فیلم The Watcher in the Woods ناخوشایند فرار می کنند ، حتی دختری که ناپدید شدن خارج از صفحه باعث طرح فیلم می شود بی ضرر است. خود اوج در حقیقت حول قدرت دوستی و اهمیت همدلی می چرخد.

روز احمق آوریل (1986)

آوریل احمق ممکن است تنها فیلم شایع تر در این لیست باشد ، زیرا ژانر فرعی با تمرکز بر گروهی از قربانیان به ترتیب متوالی کشته می شود ، داشتن مثال هایی را که در واقع هیچ کس نمی میرد ، دشوار می کند. این فیلم به دنبال گروهی از دوستانی است که برای جشن گرفتن روز احمق آوریل به یک سفر آخر هفته پر از شوخی و شوخی های عملی می روند (گرچه ممکن است این خیالی ترین مفهوم در خود فیلم باشد).

از آنجا ، نقشه با دوقلوهای شیطانی ، مرگ های تکان دهنده و جک جعبه ای عجیب متحرک در یک فانتاسماگوری از خون و خون در می چرخد. با وجود اجساد و خون ، در واقع هیچ کس در فیلم نمی میرد. همانطور که معلوم است ، هر شخصیتی که "کشته شده" بود ، در واقع با شوخی روبرو بود و به مهارت در ساختن یک تفرجگاه تخصصی ترسناک کمک می کرد. حتی یک فینال جعلی به چیزی غیر از شوخی عملی تبدیل نمی شود و این فیلم خونین ترین فیلم عاری از تلفات است که می توانیم به آن فکر کنیم.

عکس یک ساعته (2002)

رابین ویلیامز را به خاطر کارهای کمدی خود به بهترین وجه به یاد می آوریم ، اما کاملاً به عنوان سیمور پریش کاملاً دلگیر است - یک فرد هوادار

یی قطار گوشت نیمه شب داستان لئون (کوپر) ، عکاس وگان را که به طور تصادفی پرده از وجود یک قصاب قاتل که در حال استفاده از مترو NYC به عنوان کشتارگاه شخصی خود است ، می گوید (جایی که تنها چیزی که در این منو وجود دارد همبرگر استرافاگر است.) نیازی به گفتن نیست. ، اوضاع بدتر می شود — و فیلم در صحنه آخر خود با یک پایان غافلگیرانه کاملاً پیچیده شکست. متأسفانه ، یک انتشار تئاتر با تأخیر و محدود ، باعث شد Midnight Meat Train از جلب توجه که شایسته آن است ، به خصوص با توجه به قدرت ستاره کوپر و ارزشهای تولید فیلم ، اما این فقط یکی از پنهان ترین گوهرهای نتفلیکس می کند.

قطار به بوسان

تنها چیزی که از یک بسته زامبی دلهره آور ترسناک است ، با آنها در یک فضای محصور به دام می افتیم — و تنها چیزی که از آن وحشتناک تر است ، درگیر شدن با زامبی های عجیب و غریب در فضایی محصور که صدها مایل در ساعت از طریق حومه کره ای پرواز می کند. وارد قطار به بوسان شوید ، یک فیلم ترسناک زیر رادار افسانه ای که تنظیمات منحصر به فرد خود را برای تمام ارزشش در می آورد. قطار تیتراژ در حال عبور از جهان در حال عبور از ارواح است ، برای یک شهر توچال جنوبی محدود شده است که شایعه می شود آخرین دژ امن برای بشریت است. قطار به بوسان در جشنواره کن در سال 2016 مورد تأثیر قرار گرفت و رکورد های گیشه در کره را شکست ، اما تقریباً کاملاً مورد توجه مخاطبان و منتقدان آمریکایی قرار نگرفت. خوشبختانه ، این کشف جدید به عنوان افزودنی جدید برای کتابخانه ترسناک Netflix رسیده است.

V / H / S / 2

فیلم اصلی آنتولوژی وحشتناک V / H / S توجه مناسبی را برای داستان های مبتکرانه ، دمدمی مزاج و وحشتناک به اندازه خود جلب کرده است - به همین دلیل است که می توانید چندین داستان ترسناک را به مدت دو ساعت به آتش بسوزانید. همان مقدار زمان؟ با این وجود ، ممکن است بدانید که V / H / S به اندازه کافی موفق به ایجاد یک دنباله بود ، که به فرمت اصلی می چسبد اما محصول کاملاً تازه ترس و وحشتی را ارائه می دهد. V / H / S / 2 مانند سلف خود ، چیزی را برای همه در نظر می گیرد ، از زامبی گرفته تا بیگانگان گرفته تا قسمتهای بدن خالی از سکنه. مسلماً ، مانند داستانهای قبلی ، کیفیت داستانهای مربوط به V / H / S / 2 دقیقاً یکنواخت نیست ، اما سلام ، این دکمه سریع رو به جلو است.

زمین سهام

Kelly McGillis فوق ستاره سال 1980 از بازنشستگی بیرون آمد تا در این فیلم بسیار آخرامانی کم ارزش ، نقش راهبه ای را به نمایش بگذارد ، بنابراین می دانید که باید خوب باشد. استیک لند داستان داستان یک نوجوان یتیم یتیم به نام مارتین (کانر پائولو) را در جهان زندگی می کند که خون آشام ها هر قلعه انسانی را پشت سر گذاشته و آن را ویران کرده است - و جایی که افرادی که موفق به زنده ماندن شده اند به همان اندازه خطرناک هستند. با کمک یک شکارچی خون آشام اسرارآمیز که فقط به نام مست (نیک دامیچی) شناخته می شود ، مارتین در جستجوی یک پناهگاه امن راهی آمریکا می شود و شکارچیان را فریب می دهد و انسان و غیر آن است. با بهره گیری از بودجه ریز و درشت نوجوانان ، Stake Land بهترین راه حل برای هر دو جهان بین وحشت آخرامانی The Walking Dead و Action Blade است: یک درام بقا هوشمند و قانع کننده پر از شخصیت های جالب ، تفسیر متفکر اجتماعی و البته هیولاهای خونین

ندای

به جای تماشای Exorcist برای میلیونمین بار ، پیچ و تاب جدیدی را برای یک فرضیه کلاسیک با The Wailing در نظر بگیرید. هیجانات جوی و پرانرژی از K-horror با یک داستان کوشش شده و واقعی از تصرف شیطان در این فیلم از سال 2016 روبرو می شود ، که یک افسر پلیس را دنبال می کند ، در حالی که او سعی می کند تا حقیقت را در مورد بیماری مرموز ، خشن که در کوه کوه کره جنوبی خود جارو می کند ، پرده بکشد روستا. گرچه The Wailing آهستهترین سوختگی های آهسته است (در یک ساعت دو ساعت و سی و شش دقیقه گیر می کند ، ابدیت در مقایسه با میانگین تلنگر ضرب و شتم 90 دقیقه ای) ، کارگردان هونگ جین سدیم هر ثانیه از زمان اجرای فیلم خود را بدست می آورد. افزایش تنش به زمین عالی و ترساندن وحشت مانند یک حرفه ای.

توماس عجیب

آنتون یلچین ، ستاره خوش تیپ و با استعداد اود توماس ، در سال 2016 در 27 سالگی به طرز غم انگیزی کشته شد و هرگز دیگر فیلم دیگری نخواهد ساخت ، وحشت و یا غیره. از این رو ، ما باید از بدن موجود کار خود لذت ببریم (در صورت وم یک جعبه بافت دستی). در این فیلم که براساس کتابی از دین تز ساخته شده است ، یلچین یک آشپز سرخ شده در شهر کوچک و روانی هوشیار نیمه وقت را بازی می کند که از هدایای خود برای شکار قاتلان استفاده می کند ، اما هنگامی که شهرش توسط یک شر فراتر از هر چیزی که دیده می شود ، دچار مشکل می شود. قبل از. هرچه تله های وحشت پیش می روند ، عجیب توماس غریب تر و گاه غافلگیرانه از احساساتی است تا شبح و احمقانه ، اما یلچین در نقش عنوان آنقدر جذاب است که دیگر نمی توانید کمی از آن بترسید.

تاکر و دیل در مقابل شر

اگر می خواهید به جای ترس ، با خنده فریاد بزنید ، بهتر از این ارسال کامل ژانرهای slasher کمپ نیست. تایلر لابین و آلن تودیک به عنوان یک جفت BFF از چوب پشتی که فقط در حال لذت بردن از تعطیلات آرامش بخش در کابین ثابت خود در کوه هستند. اما هنگامی که گروهی از کودکان و نوجوانان دانشکده داوری اردوگاه را در این نزدیکی قرار می دهند ، مجموعه ای از سوء تفاهم های پوچ موج ناگوار خشم و خشونت ، خشونت و اعتراض را ایجاد می کنند.یی قطار گوشت نیمه شب داستان لئون (کوپر) ، عکاس وگان را که به طور تصادفی پرده از وجود یک قصاب قاتل که در حال استفاده از مترو NYC به عنوان کشتارگاه شخصی خود است ، می گوید (جایی که تنها چیزی که در این منو وجود دارد همبرگر استرافاگر است.) نیازی به گفتن نیست. ، اوضاع بدتر می شود — و فیلم در صحنه آخر خود با یک پایان غافلگیرانه کاملاً پیچیده شکست. متأسفانه ، یک انتشار تئاتر با تأخیر و محدود ، باعث شد Midnight Meat Train از جلب توجه که شایسته آن است ، به خصوص با توجه به قدرت ستاره کوپر و ارزشهای تولید فیلم ، اما این فقط یکی از پنهان ترین گوهرهای نتفلیکس می کند. قطار به بوسان تنها چیزی که از یک بسته زامبی دلهره آور ترسناک است ، با آنها در یک فضای محصور به دام می افتیم — و تنها چیزی که از آن وحشتناک تر است ، درگیر شدن با زامبی های عجیب و غریب در فضایی محصور که صدها مایل در ساعت از طریق حومه کره ای پرواز می کند. وارد قطار به بوسان شوید ، یک فیلم ترسناک زیر رادار افسانه ای که تنظیمات منحصر به فرد خود را برای تمام ارزشش در می آورد. قطار تیتراژ در حال عبور از جهان در حال عبور از ارواح است ، برای یک شهر توچال جنوبی محدود شده است که شایعه می شود آخرین دژ امن برای بشریت است. قطار به بوسان در جشنواره کن در سال 2016 مورد تأثیر قرار گرفت و رکورد های گیشه در کره را شکست ، اما تقریباً کاملاً مورد توجه مخاطبان و منتقدان آمریکایی قرار نگرفت. خوشبختانه ، این کشف جدید به عنوان افزودنی جدید برای کتابخانه ترسناک Netflix رسیده است. V / H / S / 2 فیلم اصلی آنتولوژی وحشتناک V / H / S توجه مناسبی را برای داستان های مبتکرانه ، دمدمی مزاج و وحشتناک به اندازه خود جلب کرده است - به همین دلیل است که می توانید چندین داستان ترسناک را به مدت دو ساعت به آتش بسوزانید. همان مقدار زمان؟ با این وجود ، ممکن است بدانید که V / H / S به اندازه کافی موفق به ایجاد یک دنباله بود ، که به فرمت اصلی می چسبد اما محصول کاملاً تازه ترس و وحشتی را ارائه می دهد. V / H / S / 2 مانند سلف خود ، چیزی را برای همه در نظر می گیرد ، از زامبی گرفته تا بیگانگان گرفته تا قسمتهای بدن خالی از سکنه. مسلماً ، مانند داستانهای قبلی ، کیفیت داستانهای مربوط به V / H / S / 2 دقیقاً یکنواخت نیست ، اما سلام ، این دکمه سریع رو به جلو است. زمین سهام Kelly McGillis فوق ستاره سال 1980 از بازنشستگی بیرون آمد تا در این فیلم بسیار آخرامانی کم ارزش ، نقش راهبه ای را به نمایش بگذارد ، بنابراین می دانید که باید خوب باشد. استیک لند داستان داستان یک نوجوان یتیم یتیم به نام مارتین (کانر پائولو) را در جهان زندگی می کند که خون آشام ها هر قلعه انسانی را پشت سر گذاشته و آن را ویران کرده است - و جایی که افرادی که موفق به زنده ماندن شده اند به همان اندازه خطرناک هستند. با کمک یک شکارچی خون آشام اسرارآمیز که فقط به نام مست (نیک دامیچی) شناخته می شود ، مارتین در جستجوی یک پناهگاه امن راهی آمریکا می شود و شکارچیان را فریب می دهد و انسان و غیر آن است. با بهره گیری از بودجه ریز و درشت نوجوانان ، Stake Land بهترین راه حل برای هر دو جهان بین وحشت آخرامانی The Walking Dead و Action Blade است: یک درام بقا هوشمند و قانع کننده پر از شخصیت های جالب ، تفسیر متفکر اجتماعی و البته هیولاهای خونین ندای به جای تماشای Exorcist برای میلیونمین بار ، پیچ و تاب جدیدی را برای یک فرضیه کلاسیک با The Wailing در نظر بگیرید. هیجانات جوی و پرانرژی از K-horror با یک داستان کوشش شده و واقعی از تصرف شیطان در این فیلم از سال 2016 روبرو می شود ، که یک افسر پلیس را دنبال می کند ، در حالی که او سعی می کند تا حقیقت را در مورد بیماری مرموز ، خشن که در کوه کوه کره جنوبی خود جارو می کند ، پرده بکشد روستا. گرچه The Wailing آهستهترین سوختگی های آهسته است (در یک ساعت دو ساعت و سی و شش دقیقه گیر می کند ، ابدیت در مقایسه با میانگین تلنگر ضرب و شتم 90 دقیقه ای) ، کارگردان هونگ جین سدیم هر ثانیه از زمان اجرای فیلم خود را بدست می آورد. افزایش تنش به زمین عالی و ترساندن وحشت مانند یک حرفه ای. توماس عجیب آنتون یلچین ، ستاره خوش تیپ و با استعداد اود توماس ، در سال 2016 در 27 سالگی به طرز غم انگیزی کشته شد و هرگز دیگر فیلم دیگری نخواهد ساخت ، وحشت و یا غیره. از این رو ، ما باید از بدن موجود کار خود لذت ببریم (در صورت وم یک جعبه بافت دستی). در این فیلم که براساس کتابی از دین تز ساخته شده است ، یلچین یک آشپز سرخ شده در شهر کوچک و روانی هوشیار نیمه وقت را بازی می کند که از هدایای خود برای شکار قاتلان استفاده می کند ، اما هنگامی که شهرش توسط یک شر فراتر از هر چیزی که دیده می شود ، دچار مشکل می شود. قبل از. هرچه تله های وحشت پیش می روند ، عجیب توماس غریب تر و گاه غافلگیرانه از احساساتی است تا شبح و احمقانه ، اما یلچین در نقش عنوان آنقدر جذاب است که دیگر نمی توانید کمی از آن بترسید. تاکر و دیل در مقابل شر اگر می خواهید به جای ترس ، با خنده فریاد بزنید ، بهتر از این ارسال کامل ژانرهای slasher کمپ نیست. تایلر لابین و آلن تودیک به عنوان یک جفت BFF از چوب پشتی که فقط در حال لذت بردن از تعطیلات آرامش بخش در کابین ثابت خود در کوه هستند. اما هنگامی که گروهی از کودکان و نوجوانان دانشکده داوری اردوگاه را در این نزدیکی قرار می دهند ، مجموعه ای از سوء تفاهم های پوچ موج ناگوار خشم و خشونت ، خشونت و اعتراض را ایجاد می کنند

در یک سناریوی 127 ساعته در پایین شکاف به

مشخصات

آخرین جستجو ها